شمال وامامزاده داوود
بعد از برگشتن از مشهد که روز یکشنبه ریدیم من برنامه افطاری داشتم خونه عزیز مریم که همه خاله و دایی های مهدی و مهبد رو دعوت کرده بودم تا هم دیدنی کنیم و هم من افطاری داده باشم وقتی رسیدیم خاله زهرا و خاله لیلا مشغول اماده کردن غذاها بودن . اخر هفته بابانادر اقای رضوی برنامه کاری شمال داشتن که خواست تا خانوادگی بریم ومنم قبول کردم و با اقای رضوی و خانمش رفتیم و هوای شمال خوب بود و خیلی خوش گذشت . مخصوصن به مهبد وماندانا که رفتیم لب ساحل و کلی ماسه بازی و اب بازی کردن و توحیاط ویلا هم خیلی بازی کردن و حلزون جمع می کردن .روز یکشنبه هم دائی احمد تور امامزاده داوود گذاشته بود که دو تا اتوبوس شدیم تقریبن همه خاله ها و دختر خاله ها و دائی های خودم بودن و به جز حمیدرضا و فاطمه بقییه بچه های ما هم بودن . اقای رضوی و چند تا از اقوام هم بودن .اقا جون وعمه طاهره و یاسی و محدثه و مامانش هم اومدن.ساعت 5/30عصر حرکت کردیم و ساعت 12 شب رسیدیم ساسانی . خیلی خوب بود و خوش کذشت .