تخریب تراس شمال
بدنبال انجام کارهای زمین صیاد محله برای گرفتن وام دست بکار شدیم و مدارک فرستادیم شمال تا وام نوسازی مسکن بگیریم . برای تکمیا مدارک نیاز به تمدید جواز بود . برا تمدید جواز هم باید کارشناس از ساختمان بازدید می کرد. کارشناسان به تراس احداث شده ایراد گرفتن و گفتن باید تخریب بشه. ناجارا طی سه شنبه شب رفتیم شمال بدون مهدی و 4شنبه و 5شنبه تراس رئ تخریب کردیم و 5شنبه عصری برگشتیم و حدودا ساعت 10کرج بودیم . روز جمعه ناهار مهمان داشتیم قرار بود آقای عموئی دوست و همکار رودباری بابا نادر بیاد باغ . روز جمعه ساعت 10 رسیدیم باغ و مهمانه ا ساعت 11 رسیدن . من شدیدا کار داشتم و مشغول بودم آقای عموئی سه پسر داشت که یکی هم سن مهبد بود کلاس پنجم و دوتا بزرگتر و تو سن و سال مهدی بودن . بچه ها با هم خوش بودن و خدا رو شکر به خوبی و خوشی مهمانی گذشت ساعت 7 مهمانها رفتن و ما هم باغ خاله لیلا آش خوردیم و رفتیم خانه .
مجددا به خاطر تعطیلات آخر ماه صفر رفتیم شمال تا با کمک و نظارت آقای خیری کارهای لوله کشی و تاسیسات انجام بشه . روز 4 شنبه شب با عمو حسین و عمو ناصر و معین و عزیز مریم رسیدیم شمال و از روز جمعه بارندگی شروع شد . بدلیل زیاد بودن کار من و مهبد و عزیز مریم با عمو ناصرو عمو حسین برگشتیم کرج تا آقای خیری و بابا نادر کار را تمام کنن و لی بدلیل بارندگی شدید روز شنبه برگشتن تا به امید خدا در یک سفر دیگر دوباره بریم و کار رو ادامه دهیم .