مهدی مهدی ، تا این لحظه: 24 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره
مهبدمهبد، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره

پسران مامان وبابا

حال خوب و خوش درستی و یکرنگی

مهبد و رادین پاییز ۴۰۰

سلام . ۵شنبه صبح رفتیم لنگرود چون ناهار دعوت خاله فرشته که در محله فتیده ویلا ساخت بودیم. خدا رو شکر کار ساخت و ساز تقریبا تمام شده بود و فقط کابینت باید تهیه و نصب می شد و محوطه سازی. ۵شنبه بعدازظهر با رادین برگشتیم صیادمحله ویلای خودمون و با مهبد و رادین رفتیم سمت رودخانه که رادین خیلی براش جالب بود بزرگی رودخانه و ریرش آب به خاطر عبور لوله گاز  باد می وزید و قطرات آب در هوا پخش بود. رادین که سرمایی بود کلاه کاپشنش رو به سر گذاشت ولی مهبد باد به کلاه سویشرتش میخورد و منظره ای جالب درست شد. دست مهبد قلاب ماهیگیری هست که میخواست به رادین ماهیگیری نشون بده ولی به خاطر باد شدید و افتادن رادین تو جاله آب و خیس و گلی شدن شلوار...
3 آبان 1400

۱۶ مهر روز جهانی کودک

سلام امروز جمعه ۱۶ مهر ماه ۱۴۰۰ خانواده عمو ناصرجان و عمه طاهره جان مهمان ما بودند . بعدازظهر رفتیم ساحل دریا . هوا ابری بود و مهبد حسابی ماسه بازی کرد و محدثه جان چندتا عکس گرفت از هنر دستی مهبد   ...
16 مهر 1400

نصب منبع آب

به خاطر قطع آب در فصل تابستان تصمیم گرفتیم در شمال منبع اب نصب کنیم بابام من رو فرستاد داخل منبع تا یک مهره را سفت کنم . خیلی جالب بود و حس خوبی داشتم ...
7 مهر 1400

شروع سال تحصیلی مهر۱۴۰۰ به صورت آنلاین

سلام . به خاطر تاخیر در تزریق واکسن کرونا مدارس امسال هم انلاین هست و ما شمال هستیم. از یکشنبه ۴ مهر کلاسها شروع شد و از سه شنبه صبح ساعت ۷ بیدار میشم و با مامان میرم پیاده روی تا ۷ونیم .بعد صبحانه میخورم و ساعت ۸ تا ۱۲ کلاس انلاین دارم در برنامه واتساپ پیاده روی روز ۷ مهر ۱۴۰۰ و اینم کاردستی زنگ هنر  امسال نریمان پسرعموم هم کلاس اول هست نریمان کمالی ...
7 مهر 1400

فاصله رفت و برگشت به کرج و شمال

سلااام. ما ۱۷تیر ساعت ۷ رفتیم سیاهکل خونه عمه طاهره و بعد از دیدن ویلای جدید که قرار بود عمه طاهره بخره ساعت ۹ شب حرکت کردیم به سمت کرج  باغچه ما که از تاریخ ۱۸ فروردین تا ۱۵ تیر با رسیدگی بابا نادر سرسبز و قشنگ بود و این منظره ایه که برگشتیم دیدیم خیلی ناراحت کننده بود ولی دوباره باغچه رو سرسبز میکنیم. ...
7 مهر 1400

میهمانان شهریورماه ۱۴۰۰

سلام . مهبد هستم ما ۱۳ شهریور برگشتیم شمال. مامانم ۱۵ شهریور واکسن زدم . خاله لیلا و خاله زهرا با عزیز مریم هم ۲۰ شهریور اومدن پیشمون مهبد و‌پارسا و ماسه بازی در ساحل چهارشنبه شب مهمانها ساعت ۹ رفتن و دادش مهدی و عمورضا از کرج حرکت کردن و ساعت ۲ونیم صبح رسیدن که مک خواب بودم . ...
28 شهريور 1400