مهدی مهدی ، تا این لحظه: 24 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره
مهبدمهبد، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

پسران مامان وبابا

حال خوب و خوش درستی و یکرنگی

ماه مبارک رمضان 1398

1398/3/18 12:44
نویسنده : مامانی
263 بازدید
اشتراک گذاری

سلام .روزتون به خیر و خوشی و سلامتی. امروز که این مطلب رو مینویسم 18 خرداد ماه هست . روز شنبه . بعد از تعطیلی 4روزه به مناسبت ارتحال امام (ره)عید فطر و  15 خرداد. عیدتون مبارک نماز روزه هاتون قبول درگاه حق انشاءا... . امیدوارم که با پایان این ماه پربرکت خیر و برکت در زندگی ها جاری بشه . ماه مبارک رمضان طبق تقویم از 16 اردیبهشت باید آغاز میشد ولی به دلیل اینکه ماه رویت نشد 17 اردیبهشت روز اول ماه مبارک رمضان شد.روزها طولانی و هوا گرم بود و  روزه داران باید با صبر و تحمل روز رو سپری می کردند تا اخر اردیبهشت ماه که مهبد مدرسه می رفت خیلی سخت تر بود چون بعد از خوردن سحری باید برای مدرسه رفتن مهبد بیدار میشدیم که یک دوباری خواب موندیم و دقیقه 90 از خواب بیدار شدیم . بعد از تعطیلی مهبدو گرفتن کارنامه توصیفی بسیار خوب در همه درسها خیالمون راحت تر شد و حداقل صبح یک ساعت دیرتر بیدار میشدم . روز 17  اردیبهشت ماه هم مهدی کمیسیون پزشکی معافیت چشمش رو تائید کرد طی صحبت با دائی حمیدرضا جهت اشتغال و مذاکره با همکاران سابق خودم وملاقات و پرسش و پاسخ از مهدی قرار شد که روز 31 اردیبهشت ماه در شرکت شایسته نیرو برای یک ماه مشغول بشه ازمایشی تا بعد تصمیم گرفته بشه برای ادامه کارو خدا رو شکر برای اینده مهدی همین یک ماه هم میتونه سرنوشت ساز باشه امیدوارم که سربلند بشه و ما رو هم سرافراز کنه. . ولی روز 2 خرداد ننجون عزیزم که مادر مادرم بود و 85 سال داشت فوت کرد م دائی محمود معلول 44ساله رو تنها گذاشت و روز 3خرداد به خاک سپرده شد که مصادف بود با روز 18 ماه مبارک رمضان و شب نوزدهم . اولین شب قدر.مراسم با شکوه و باعظمت برگزار شد با اینکه مردم روزه بودند در مراسم شرکت کردن .شب سوم هم شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان بود بنابراین عزیز مریم که هر سال شب بیست و یکم نذری داشت موکول شد به روز چهارشنبه مصادف با شب هفتم ننجون خدابیامرز و همه چیز به خوبی و خوشی سپری شد.برای انجام تغییرات نقشه خونه شمال روز یکشنبه قرار بود ساعت 2 الی 3 بریم شمال با اقاجون و عزیز مریم ولی من به خاطر بودن حسابرس در محل کارم تا ساعت 5 سرکار بودم و تا رفتم خانه و حرکت کردیم ساعت 6 عصر بود. اتوبان تقریبا شلوغ بود ولی خوشبختانه ترافیک نبود برای ساعت 8/30 رسیدیم امامزاده هاشم (ع) . برای صرف افطاری و زیارت و نماز به حرم مطهر رفتیم و یک ساعت آنجا بودیم و خیلی خوب بود و حس خوبی داشتیم مخصوصا که مامان با ما بود که خیلی زیارت و حرم رو دوست داره و مهبد می گفت عزیز اگر همیشه با ما بیایی جایزه ات اینه که بیاییم حرم .ساعت 11/15 شب رسیدیم منزل آقای صادقی که از غروب بهشون اطلاع داده بودیم که مزاحمشون میشیم . روز دو شنبه که پدر مهبد تا ظهر خواب بود و از شدت خستگی توان بیدار شدن نداشت ساعت 12 بیدار شد و بعد از خوردن ناهار و نماز و....رفتیم صیاد محله که خونه نیمه ساز داریم تا عزیز مریم ببینه که خیلی خوشش اومد و گفت خیلی بزرگ به نظر میرسه . تغیر نقشه رو با نادر برسی کردیم و بعد قرار شد دو تا صفحه ستون کار بزاریم تا یک تراس سه متری جلوی پذیرایی درست کنیم . مهدی دو شنبه شب با یک ماشین شخصی ساعت 11/30 حرکت کرد به سمت شمال و ساعت 6 صبح  رسیدو صبحانه خورد و خوابید تا ظهر ساعت 1/30 که برا نهار بیدار شد.البته دوست نادر که سه شنبه ساعت 4 صبح حرکت کرده بوده 11 ساعت تو راه بوده و ساعت 3 بعد از ظهر رسیده بود شمال.چهارشنبه صبح به کمک مهدی و آقاجون و اقای صادقی دو تا صفحه ستون کار گذاشته شد تا به امید خدا در سفر بعدی تراس بنا بشه.عصر چهارشنبه مهدی خواب بود . نارد و اقاجون میرفتن سر خونه تا صفحه ستونهای درست شده رو آب بریزن که من و مهبد و عزیز مریم هم رفتیم کنار ساحل و مهبد حسابی تو دریا شنا کرد . روز 5 شنبه ساعت 11/30 حرکت کردیم به سمت کرج . جاده حسابی شلوغ بو و چند جا ترافیک بود . ساعت 2/30 رسیدیم رودبار . در رستوران سرچشمه نماز خوندیم و ناهار خوردیم ساعت 3/30 حرکت کردیم و ساعت 6 رسیدیم کرج .خدا رو سپاسگزارم که به خوبی و خوشی رفتیم و برگشتیم . امیدارم خداوند در پناه خودش همه جوانها رو عاقبت به خیر کنه و اسباب اشتغالشون رو فراهم کنه . انشاءا... که خداوند همه رفتگان رو بیامرزه و روحشان شاد باشه .خداوند سفر همه مسافران رو بی خطر کنه تا به سلامت به مقصد برسند.الهی آمین

پسندها (2)

نظرات (1)

عمه فروغعمه فروغ
18 خرداد 98 13:11
عیدتون مبارک، آفرین به گل پسر درسلام خون با نمره های عالیش👏
ان شالله که خیر باشه و زمینه برای شغل آینده آقازادتون 
روح عزیز سفر کردتون شاد🌹
مامانی
پاسخ
سپاس❤️