مهدی میخواد بره کلاس گیتار

با سلام خدمت همه دوستان وعزیزان امروز که اومدم متوجه شدم آخرین پستم برای خیلی وقت قبله و چون محل کارم تغییر کرد و جابجا شدم و یک مقدار مشغولیتهام بیشتر شده گچ دست مهدی رو باز کردیم و خدا را شکر با ماساژ روغن زیتون دیگه فیزیو تراپی لازم نبود . ضمنا با خرید گوشی جدید (توسط  نادرجون ) و برنامه وایبر وقت بیشتری را صرف میکنم و فرصت نکردم به اینجا سر بزنم ولی بعد از انجام کارهای نذری مراسم تاسوعا و عاشورا رو خیابان ساسانی بودیم خانه عزیز مریم و یا عزیز و آقاجون و با خاله ها و دائی ها یا عمه و عموها و اینگونه تاسوعا و عاشورا هم گذشت و از مهبد چند عکس گرفتم با ماکتهائی که مخصوص این روزها درست کرده بودن و یا با طبل و زنجیرش .همونطور که گفتم بابا نادر برای من گوشی خرید قسطی که تقریبا خودم قسطهاشو دادم ولی منم بعد از اون که دیدم گوشیش خراب شده با همکاری آقای رضوی یک گوشی مدل همان گوشی خودم (huavi 610 u20)رنگ مشکی براش خریدم البته نقدا و بهش دادم و امیدوارم جنبه استفاده ازش را داشته باشه . جدیدا هم مهدی حال و هوای کلاس موسیقی افتاده توسرش و قراره فردا با زنعمو آسیه که پرنیان رو میبره آموزشگاه بریم و صحبت کنیم ببینیم چی میشه مهبدم خیلی به موسیقی علاقه نشون میده ولی احتمالا مهبد رو انشا ا...از ترم بهار ببرم و ثبت نامش کنم تا ببینم خدا چه میخواد. فقط خدا کنه شرایط آموزشگاه طوری باشه که مهدی بتونه شرکت کنه و شروع بشه کلاسهاش و گرنه دوبار اگر پشتش باد بخوره مثل کلاس والیبالی میشه که تابستون پول واریز کرد و لباسش رو هم خرید ولی به خاطر پا درد نرفت و وقتی هم که درد پاش خوب شد دیگه دنبالش نرفت والانم هم پدرش همین دیدو داره و میگه برای کلاس موسیقی میلی و داره به این و اون نگاه میکنه ولی فعلا من ریش گرو گذاشتم که این دفعه فرق داره و بزرگتر شده و تصمیمش جدیتره امیدوارم همینطور باشه ومنو پیش پدرش رو سفید کنه انشا ....وبه امید حق