پسران مامان وبابا

سلام امروز یکشنبه۲۴ اسفند ماه هست. ما پنج شنبه از شمال برگشتیم کرج.پروژه شمال همچنان کار داره و در حال توسعه اش هستیم .وقتی مهر۹۷ زمین رو خریدیم یه بنا نیمه کاره داشت  بعد از اینکه ابان ماه ۹۷دور زمین دیوار کشیدیم پروژه تعطیل شد تایکسال بعد.از اذر ماه ۹۸ نادر جان بازنشست شد عزمش رو جمع کرد و رفت شمال برا انجام کارهای تکمیلی بنا  تا ۲۵ اسفند ماه ۹۸ بیشتر روزها شمال بود .تا اینکه به خاطر کروناتمام مغازه ها تعطیل شد و برگشت کرج . بعد از تعطیلات عید باهمدیگه رفتیم شمال و تا ۲۰ اردیبهشت تقریبا کارها تمام شد . اینا هم محصولات باغمون پروژه های جدید باغچه سازی و درخت کاری و چراغ...

سلام امروز یکشنبه۲۴ اسفند ماه هست. ما پنج شنبه از شمال برگشتیم کرج.پروژه شمال همچنان کار داره و در حال توسعه اش هستیم .وقتی مهر۹۷ زمین رو خریدیم یه بنا نیمه کاره داشت  بعد از اینکه ابان ماه ۹۷دور زمین دیوار کشیدیم پروژه تعطیل شد تایکسال بعد.از اذر ماه ۹۸ نادر جان بازنشست شد عزمش رو جمع کرد و رفت شمال برا انجام کارهای تکمیلی بنا  تا ۲۵ اسفند ماه ۹۸ بیشتر روزها شمال بود .تا اینکه به خاطر کروناتمام مغازه ها تعطیل شد و برگشت کرج . بعد از تعطیلات عید باهمدیگه رفتیم شمال و تا ۲۰ اردیبهشت تقریبا کارها تمام شد . اینا هم محصولات باغمون پروژه های جدید باغچه سازی و درخت کاری و چراغ...

...

سلام ظهر به خیر. امروز سه شنبه اخرسال 27 اسفندماه 98 هست و چهارشنبه سوری. با ورود ویروس کرونا به کشور از اول اسفند مدارس تعطیل شدو بعد از حدودا 10 روز آموزش تصویری از تلوزیون آغاز شد و معام ها از طریق دنیای مجازی برای بچه ها فایلهای آموزسی ارسال می کنن و تکالیف بچه ها رو می بینن. خیلی اوضاع بدیه . هر ساله برای سال نو شور و حال و شلوغی خاصی در شهر ها به پا بود ولی امسال که در خانه ماندن بهترین راه هست شهر و خیابان ها ساکت و آرام هستند. ما برنامه شمال داشتیم که به سیاهکل بریم با عمه ها و عموهای مهبد که کنسل شد . مهدی هم با دوستاش ویلا چالوس رزو کرده بود که نمیتونن برن و باید در موقعی دیگه استفاده کنن. خلاصه که این ویروس همه برنامه ها رو بهم ری...

سلام. روز همگی به خیر و خوشی. امروز یکشنبه 27 بهمن ماه 98 مصادف با تولد پرنیان جون دختر عموی مهبداست. روز شنبه 98/11/26 هم مصادف بود با تولد حضرت فاطمه (س) و روز مادر بود. ما طبق برنامه چند ساله اخیر جمعه شام خونه عمه طاهره عزیز همه عموها و عمه ها به عمه مینا جوون و آقای خیری و محسنیجمع شدیم که هم روز مادر بود و هم پاگشائی محدثه جان و هم اینکه با یک کیک تولد ، پرنیان رو سورپرایز کردن . جمعه از ساعت 7/30 عصر رفتیم مهمانی و تا برگشتیم خانه ساعت 12 شب بود. شنبه شام هم با خاله ها و دائی ها خونه عزیز مریم جمع شدیم و مهبد یه سر به دیدن مهراب جون دوست داشتنی رفت که تو مدرسه پاش آسیب دیده بود و گچ گرفته بود .خدا رو شکر برای مهمانی روز مادر خونه عزیز...

سلام و روزتون به خیر و خوشی و سلامتی.  روز چهارشنبه نهم بهمن ماه به دلیل شهادت حضرت فاطمه (س) تعطیل بود .ما هم به خاطر اینکه بابا نادر در شمال به خاطر نظارت بر کارگر و بنا برای سنگ کردن دیوار ویلا به سر میبرد تصمیم گرفتیم که با اتوبوس به همراه مهبد و آقاجون بریم شمال. خوشبختانه آقای رضوی هم برنامه شمال داشت و ما با هم ساعت 3 از کرج حرکت کردیم  ساعت 8/30 رسیدیم شمال. جاده خوب بود و مهبد و ماندانا با هم سرگرم بودن . مامان بزرگ ماندانا هم با خانواده خواهرش به ما ملحق شدن . چهارشنبه صبح هم خانواده عمو حسن ماندانا ساعت 9/30 رسید که سروین 16ساله  و درین 7 ساله دختر عمو های ماندانا بودن. با رسیدن درین حسابی خوش به حال مهبد شد و کل...

سلام . روز برفی همگی به خیر. امروز 15 دی ماه ، بالاخره یه برفی آبکی بعد از باران دیشب بارید و تا صبح ادامه داشت و الان هوا آفتابی شده. خدارو شکر که همین مقدار هم هوارو پاک میکنه . از تقریبا 24آذر تا 7 دی ماه که حدود دوهفته میشد بچه ها فقط 2 روز رفتن مدرسه به خاطر آلودگی هواتعطیل بودن. از دوم دی که اعلام شد تا آخر هفته مدارس تعطیل هست من تصمیم گرفتم با مهبد بریم شمال پیش بابا نادر که از روز یکشنبه 1 دی ماه رفته بود برای شروع کارهای ساختمانی ویلای صیاد محله. وقتی به بابانادر اطلاع دادم با اقای رضوی صحبت کرد و متوجه شدیم که تصمیم دارن برن شمال بنابراین ساعت 7/30 با هم حرکت کردیم .مهبد با ماندانا تو ماشین حسابی شیطونی و بازیگوشی کردن و خلاصه ساع...

یلدای 1398. مهبد.بابایی.مامانی .داداش مهدی مهبد و مهدی بابایی . آقاجون. مهبد. عزیز مریم و مامانی. (جای بابا بزرگ و عزیز ربابه خالی.روحشان شاد) اینم هم سن و سالان مهبد . یونس. طاها. پرهام . مهبد .فریما و پارس تولد عزیز مریم  مادربزرگی مهربان و دلسوز اینم یه عکس دسته جمعی از خاله های و دایی ها. جای خانواده دایی حمید رضا که شمال بودن سبزسبز.  ...

سلام .امروز 98/09/11روز دوشنبه است و هوا ابریه اما از باران و برف خبری نیست . به دلیل آلودگی هوا و شیوع آنفولانزا بچه ها از 4  شنبه مدرسه نرفتن و تازه بعد از 5 روز امروز تعطیل نبود . برای چهارشنبه برنامه شمال داشتیم که با تعطیلی مدارس و بودن نادر جان در خانه ساعت 2/15 از ساسانی حرکت کردیم به سمت شمال با آقاجون و عزیزمریم. جاده خوب بود و ساعت 6/30  رسیدیم . رفتیم منزل خانم صادقی عزیز و دوست داشتنی. سمیرا جان بعد از 3 روز مریضی تازه رفته بود بیمارستان و خانم صادقی تنها بود. ما برای شام وسایل فلافل داشتیم .موندیم اونجا و با هم شام خوردیم من و مهبد پیش خانم صادقی بودیم و نادر جان با آقاجون و عزیز مریم رفت منزل آقای رضوی . آقای صادقی که...